کِم سِنتر

گاه نوشت های یک دبیر

کِم سِنتر

گاه نوشت های یک دبیر

اثر نوربرقی ( The Photoelectric effect )

" هرگاه تابش مرئی که انرژی کافی داشته باشد به سطح فلز فعالی مانند فلزات قلیایی که انرژی یونیزاسیون آن کم است ، برخورد کند، به دلیل بزرگی نسبی حجم اتمها، همه ی انرژی فوتون های آن تابش را اتم جذب کرده،یونیده می شود و الکترون از سطح آن خارج می شود. چنین الکترونهای آزاد شده می توانند سبب برقراری جریان الکتریکی در مدار شوند. بر این اساس ، سلول فوتو الکتریک ( فتوسل) ساخته شده است. "

اثر مویینگی ( The Capillary effect )

" به علت زیاد بودن نیروی جاذبه بین مولکولهای برخی از مایعهاو مولکولهای شیشه، هرگاه آب در لوله های مویین قرار گیرد، مولکولهای جدار شیشه، مولکولهای آب را به سمت خود می کشند. در نتیجه آب در لوله مویین به سمت بالا می رود. برعکس در مورد مایعاتی که بین مولکولهای آنها و مولکولهای شیشه، جاذبه ای وجود ندارد، این نوع مایعات در لوله های مویین نسبت به سطح مایع، در طرف پایین تر قرار می گیرند."

اثر موسباوئر (The Mossbauer effect)

" اگر ضمن تابش پرتوی بوسیله بلور، هم اتم نشر دهنده و هم اتم جذب کننده به شبکه بلور، پیوند محکم داشته باشند، همه انرژی برانگیخته شده می تواند نشر یابد و جذب شود. به بیان دقیقتر، شبکه بلور بصورت مجموعه واحدی، می تواند تمام اندازه های حرکت پس زنی را جذب کند. از اینرو انرژی پس زنی قابل چشم پوشی است."

اثرگرمابرقی (ترموالکتریک) ( The Thermoelectric effect )

" فلزها نه تنها خصلیت رسانایی گرما را دارند، بلکه مقداری از انرژی گرمایی را جذب کرده آن را صرف برانگیخته شدن اتم خود می کنند. در اینصورت الکترونهای لایه والانس اتم آنها به ترازهای برانگیخته جهش می کنند. اگر انرژی تابش گرمایی بیشتر و یا انرژی یونیزاسیون اتم فلز کم باشد(مانند فلزهای قلیایی) الکترونهای لایه والانس اتم فلز در این عمل از سطح آن جدا می شوند. حال اگر در چنین وضعیتی فلز در یک حباب خلا به قطب منفی یک پیل وصل شود و در مقابل آند دستگاه قرار گیرد، الکترونهایی که از سطح فلز (کاتد) جدا می شوند، به سمت قطب مثبت میدان کشیده می شوند و جریان برق در مدار برقرار می شود.

بر اساس اثر ترموالکتریک، ابزارهای متنوعی نظیر ترموکوپل، دیودها ، ترموپیل و ... تهیه شده اند که کاربردهای فراوانی در صنایع مختلف دارند."

اثر کیلیت ( The Chelate effect )

" لیگاندهای چند دندانه ای که به لیگاندهای کیلیت موسومند، یکی از مهمترین عاملهای پایدار کردن کمپلکسها به شمار می روند و بیش از هر عامل دیگر در پایداری کمپلکسها و افزودن ثابت پایداری آنها (K) ، دخالت دارند. "