کِم سِنتر

گاه نوشت های یک دبیر

کِم سِنتر

گاه نوشت های یک دبیر

استیون هاوکینگ کیست؟

استیون هاوکینگ: موجودات فضایی خارج از زمین وجود دارند و بهتر است زمین مراقب ارتباط با آنها باشد. 

اگر این جمله توسط فردی عادی که تحت تاثیر فیلم های علمی تخلیی قرار گرفته است زده می شد خیلی مهم نبود اما هنگامی که پرفسور هاوکینگ که دارای درجه ارشد ریاضیات در دانشگاه کمبریج است (این درجه از مقام ریاضیات زمانی در اختیار چهره های برجسته ای مانند سر ایزاک نیوتون قرار داشت) این سخن را مطرح می کند، یعنی اتفاقات تازه ای در حال رقم خوردن است.

استیون هاوکینگ اخیرا در برنامه ای که سر و صدای بسیاری را نیز در جهان به راه انداخت، اعلام کرده است وجود زندگی هوشمند در نقاط دیگر جهان کاملا منطقی است، با این حال وی هشدار داد که در آینده ممکن است این موجودات برای به دست آوردن منابع مختلف به زمین حمله کنند.

بعد از خبرهایی مانند یافتن آب بر روی ماه و همچنین مطرح شدن پیدا کردن نشانه های نخستین حیات در سیاره مریخ، این سخنان هاوکینگ بحث حیات فرازمینی را دوباره بر سر زبان ها انداخت. عده ای از دانشمندان معتقدند هاوکینگ امکان وجود موجودات فضایی را در گذشته نیز بازگو کرده است اما دیدگاه وی به واسطه یکسری از اکتشافات علمی شفاف تر شده است. بعضی نیز معتقدند بیماری هاوکینگ بالاخره بر روی مغز او نیز اثر گذاشته و وی را دچار توهم آدم فضایی ها کرده است. برخی نیز به خاطر منافع برنامه های خود، سخنان هاوکینگ را به گونه ای بازتاب داده اند که بتوانند از کنار صحبت های او به اهدافشان دست یابند. 

صرف نظر از بازتاب سخنان هاوکینگ به طور کلی بشر در زمینه موجودات فرازمینی با دو حالت مواجه هست: 1- موجودات فرازمینی وجود ندارند 2- موجودات فرازمینی وجود دارند. 

اگر حالت اول را قبول کنیم، پرونده فرازمینی ها به طور کامل بسته می شود اما اگر حالت دوم را درست بدانیم باز هم با دو فرضیه مواجه می شویم: 1- به واسطه سطح بالاتر فرهنگ و فناوری، آنها موجوداتی صلح دوست هستند که به ما برای رشد کمک خواهند کرد 2- آنها موجوداتی خشن و جنگ طلب هستند که زمین را به خاطر منافعشان غارت خواهند کرد. 

نظر استیون هاوکینگ به مورد دوم نزدیک تر است و می گوید: اگر موجودات فضایی، ما را ملاقات کنند به گمان من نتیجه چنین ملاقاتی بسیار مشابه اولین سفر "کریستف کلمب" به آمریکا خواهد بود. نتیجه ای که چندان به نفع بومی های آمریکا تمام نشد."  

هاوکینگ کیست؟ 

«استفان ویلیامز هاوکینگ» در تاریخ 8 ژانویه سال 1942 در شهر «اکسفورد» در انگلیس متولد شد. خانه پدری وی در شمال «انگلیس» بود اما در طول جنگ جهانی دوم «اکسفورد» مکانی امنی برای کودکان محسوب می‌شد.  

وقتی او به سن 8 سالگی رسید خانواده وی به «سنت آلبانز» شهری در حدود 20 مایلی شمال لندن نقل مکان کردند. در سن 11 سالگی استفان به مدرسه‌ «سنت آلبانز» رفت و سپس به کالج دانشگاه آکسفورد که کالج قدیمی پدرش بود رفت. «استفان» مایل به تحصیل در رشته‌ ریاضیات بود اگرچه پدرش پزشکی را ترجیح می‌داد.  

در کالج دانشگاه رشته‌ ریاضیات تدریس نمی‌شد بنابراین استفان در عوض رشته‌ فیزیک را انتخاب کرد. پس ازسه سال و در حالی که کار زیادی انجام نداده بود استفان در رشته علوم طبیعی اولین دیپلم افتخاری را کسب کرد.  

پس از آن «استفان» برای تحقیقات در رشته‌ «کیهان شناسی» به «کمبریج» رفت که در آن زمان هیچ کس در «آکسفورد» در این حوزه فعالیت نمی‌کرد. استاد وی «دنیس سیاما» بود اگرچه استفان امیدوار بود که با «فرد هویلی» که در این رشته در کمبریج کار کرده بود، تحقیقاتش را انجام دهد. 

havking استفان هاوکینگ

پس از کسب دکتری استفان به عنوان اولین محقق انتخاب شد و سپس عنوان محقق تخصصی را در کالج گونویل و کایوس به خود اختصاص داد. 

وی پس از ترک موسسه نجوم در سال 1973 به دپارتمان ریاضی کاربردی و فیزیک تئوریک رفت و از سال 1979 مقام استادی Lucasian را در رشته ریاضیات کسب کرد.  

این کرسی در سال 1663 با هزینه‌ ریویرند هنری لوکاس، یکی از اعضای پارلمان دانشگاه و به درخواست وی برگزار شد. 

این مقام اولین بار نصیب اسحاق بارو و سپس در سال 1669 نصیب نیوتون شد.  

«استفان هاوکینگ» بر روی قوانین پایه‌ای که کائنات را اداره می‌کنند کار کرده است. وی با همراهی «روگر پنروس» نشان داد که تئوری عمومی نسبیت انیشتن که اشاره به فضا و زمان دارد، نقطه‌ ‌آغازی در پدیده بیگ بنگ (انفجار بزرگ) و نقطه پایانی در سیاهچاله‌ها دارد. این نتایج نشان می‌دهد که یکی کردن نسبیت عمومی با تئوری کوانتوم امری ضروری است.  

 

یک نتیجه چنین اتحادی که وی کشف کرد این بود که سیاه چاله‌ها نباید کاملا سیاه باشند اما باید پرتوهایی را منتشر کنند و در نهایت از بین رفته و ناپدید می‌شوند. 

فرض دیگر این است که کائنات لبه یا مرزی در زمان تصوری ندارد. این امر نشان می‌دهد که روشی که کائنات بر اساس آن آغاز شده‌اند کاملا با قوانین علم تعیین شده است 

هاوکینگ که 12 دیپلم افتخاری دارد در سال 1982 جایزه CBE را کسب کرده و دیپلم افتخار بعدی را نیز در سال 1989 به خود اختصاص داد. وی تعداد زیادی جایزه، مدال و پاداش دریافت کرده است و محقق انجمن سلطنتی و عضو آکادمی علوم آمریکا است.  

 

سالهای دهه 60 عصر طلایی کشف فضا، پرتاب اولین ماهواره ها و سفر هیجان انگیز فضانوردان به کره ماه بود، بازتاب این وقایع تاریخی در رسانه ها جوانان را مجذوب این گونه علوم می کرد و استیون نیز از این امر مستثنی نبود. او از کودکی عاشق رمان های علمی تخیلی بود و مطالعه آن ها نیز بر اشتیاق او به کسب معلومات بیشتر در فیزیک و نجوم می افزود. 

 

 او دوره سه ساله دانشگاه را با موفقیت به پایان برد و آماده می شد تا دوره دکترا را در رشته کیهان شناسی آغاز کند اما به دنبال احساس ناراحتی هایی در عضلات دست و پا، در آغاز بیست و یک سالگی مجبور شد به بیمارستان مراجعه کند. آزمایش هایی که روی او انجام گرفت علائم بیماری بسیار نادر و درمان ناپذیری را نشان داد. این بیماری که به نام ALS شناخته می شود بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار می دهد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین می برد به طوری که به مرور توانایی هرگونه حرکتی از شخص سلب می شود. معمولا مبتلایان به این بیماری بی درمان مدت زیادی زنده نمی مانند و این مدت برای هاوکینگ جوان بین دو تا سه سال پیش بینی شده بود.  

استیون بعد از آگاهی از بیماری خود به اتاقی که در دانشگاه داشت پناه برد و در تنهایی ساعتها متفکر و بی حرکت ماند. ناگهان به یاد آورد که در بیمارستان با یک جوان مبتلا به بیماری سرطان خون هم اتاق بوده و او از شدت درد چه فریادهایی می کشید. پس خود را قانع کرد که اگر به بیماری لادرمانی مبتلاست اما حداقل درد نمی کشد. به علاوه طبع لجوج و نقادش که هیچ چیز را به آسانی نمی پذیرفت هشدار داد که از کجا معلوم که پیش بینی پزشکان درست از کار در بیاید! 

 

اما آنچه به او اعتماد به نفس بیشتری برای مبارزه با ناامیدی و بدبینی داد آشنایی اش در همان ایام با دختری بود که بعدها همسرش شد و نقش فرشته نگهبانش را به عهده گرفت. ازدواج با جین و از سرگیری فعالیت های علمی، او را چنان غرق امید و شادی کرده بود که به پیش بینی دو سال پیش پزشکان در مورد مرگ قریب الوقوعش نمی اندیشید. 

استیون هاوکینگ اکنون 68 سال دارد و ظاهرا بیش از یک ربع قرن بیش از حد تصور زندگی کرده است. البته اگر بتوان وضع کاملا استثنایی او را در حال حاضر زندگی نامید! پیش بینی پزشکان در مورد بیماری فلج پیش رونده او نادرست نبود و این بیماری اکنون به همه بدنش چنگ انداخته است.  

استیون هاوکینگ

در سال 1985 پس از بازگشت از سفری به دور دنیا برای مدتی در ژنو به سر می برد که مرکز پژوهشهای هسته ای اروپاست و دانشمندان این مرکز جلسات مشاوره ای با او داشتند. یک شب که استیون هاوکینگ تا دیر وقت مشغول کار بود ناگهان راه نفس کشیدنش گرفت و صورتش کبود شد بیدرنگ او را به بیمارستان رساندند و تحت معالجات اضطراری قرار دادند. پس از چند روز بستری بودن در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان سرانجام با اجازه همسرش تصمیم گرفته شد که با عمل جراحی مخصوص مجرای تنفس او را باز کنند اما در نتیجه این عمل صدای خود را برای همیشه از دست می داد. 

عمل جراحی با موفقیت صورت گرفت و بار دیگر استیون از خطر مرگ جست. هر چند قدرت تکلم خود را از دست داد اما با جایگزینی کامپیوتر مخصوص سخنگو، ارتباط او با اطرافیانش حتی بهتر از سابق شد زیرا قبلا به علت ضعف عضلات صوتی با دشواری و نارسایی زیاد صحبت می کرد. البته اینگونه سخنگویی ماشینی طولانی تر است اما خود استیون که هرگز خوشبینی اش را از دست نمی دهد عقیده دارد که به او وقت بیشتری برای اندیشیدن به آنچه می خواهد بگوید می دهد و سبب می شود که هرگز نسنجیده حرف نزند. 

ویلچر یا صندلی چرخدار استیون که به وسیله آن رفت و آمد می کند نیز از پیشرفته ترین پدیده های تکنولوژی است و با نیروی الکتریکی حرکت می کند. 

 

استفان هاوکینگ، اخترفیزیکدان انگلیسی می‌گوید موجودات فضایی قطعاً وجود دارند ولی انسان‌ها باید از ارتباط برقرار کردن با آن‌ها بپرهیزند.

هاوکینگ

به گزارش بی‌بی‌سی، پرفسور هاوکینگ که چند سالی است از کرسی استادی دانشگاه کمبریج کناره‌گیری کرده‌است در یکی از برنامه‌های مستند کانال دیسکاوری گفت که وجود زندگی هوشمند در نقاط دیگر جهان "کاملاً" منطقی است. 

با این حال وی هشدار داد که در آینده ممکن است این موجودات برای بدست آوردن منابع مختلف به زمین حمله کنند. 

وی می‌گوید:"اگر موجودات فضایی به زمین بیایند، نتیجه آن برای ما خیلی شبیه به نتیجه پهلوگرفتن کشتی کریستوف کلمب در آمریکا برای بومیان این کشور خواهد بود." 

وی معتقد است انسان‌ها نه تنها نباید برای ارتباط برقرار کردن با زندگی فرازمینی تلاش کنند بلکه باید از برقرار شدن ارتباط زمین با آن‌ها جلوگیری کنند.

پرفسور هاوکینگ می‌افزاید: "فقط کافی‌است به خودمان نگاه کنیم تا متوجه شویم چطور زندگی فرازمینی می‌تواند به پدیده‌ای تبدیل شود که برای ما خوشایند نیست." 

در گذشته ابزار مختلفی با تصاویر انسان و موقعیت زمین در کهکشان به فضا پرتاب شدند. علاوه بر آن سال‌هاست که پیام‌هایی با زبان‌های مختلف به صورت امواج رادیویی در فضا مخابره می‌شوند به امیداینکه موجودات فضایی با ما ارتباط برقرار کنند. 

در یک برنامه مستند دیگر به نام "عجایب منظومه شمسی" (Wonders of the solar system)، پرفسور براین کاکس از دانشگاه منچستر می‌گوید که زندگی در نقاط دیگر جهان از جمله مریخ وجود دارد و شواهد بدست آمده این فرضیه را ثابت می‌کنند. 

 

نتایج تحقیقات هاوکینگ در مورد سیاهچاله ها

 

انرژی در شعاع شوارتز شیلد ستاره به ذرات ماده تبدیل می‌شود، ممکن است این ذرات به فضای بیرون بگریزند و از این طریق مقداری ازمواد تشکیل دهنده سیاهچاله‌های بزرگ که به اندازه یک ستاره وزن دارند، از سیاهچاله بیرون بروند. چنین سیاهچاله ای برای تبخیر همه مواد تشکیل دهنده‌اش میلیونها میلیون سال وقت لازم است. درحالی که در این مدت خیلی بیشتر از این مقدار ماده به آن اضافه می‌شود، بنابراین هیچگاه از طریق تبخیر جرم آن کاسته نمی‌شود. هر چه سیاهچاله کوچکتر باشد سرعت تبخیر آن بیشتر است یک سیاهچاله کوچک واقعی باید بیشتر از مقدار ماده‌ای که به خود جذب می‌کند وزن از دست بدهد. بنابراین سیاهچاله کوچک باید بوسیله تبخیر کوچکتر و کوچکتر شود و بالاخره هنگامی که دیگر خیلی خیلی کوچک شد یک مرتبه تبخیر آن حالت انفجاری به خود گرفته و تشعشعاتی حتی با انرژی یشتر از اشعه ایکس منتشر کند. اشعه ی منتشر شده از این طریق اشعه گاما خواهد بود.سیاهچاله‌های کوچکی که 15 میلیون سال پیش هنگام نخستین انفجار بزرگ جهان ایجاد شده‌اند، اکنون ممکن است در حال ناپدید شدن باشند هاوکینگ اندازه اولیه آنها و نوع اشعه گامایی را نیز که هنگام انفجار تولید می‌کنند، حساب کرد.

 

انواع سیاهچاله 

1- شوارتس شیلد

ساده ترین نوع سیاهچاله‌هاست، بار و چرخش ندارد، تنها یک افق رویداد و یک فوتون کره دارد، از آن نمی توان انرژی استخراج کرد. شامل تکینگی ، نقطه‌ای است که در آن ماده تا چگالی نامحدود در هم فرو رفته است. 

2- رایزنر- نورد شتروم

هم بار دارد وهم چرخش ، می تواند دو افق رویداد داشته باشد ، اما تنها یک فوتون کره دارد. شامل یک تکینگی نقطه ای است که وجود آن در طبیعت نامحتمل است، زیرا بارهای آن همدیگر را خنثی می کنند 

3- ارگوسفراست

چرخش دارد، اما بار ندارد. بیضی و از بیرونی حد استاتیک است. منطقه تیره میان افق رویداد و حد استاتیک ، که می توان از آن انرژی استخراج کرد. می تواند دو افق رویداد و دو حد استاتیک داشته باشد. دو فوتون کره دارد. شامل یک تکینگی حلقه‌ای است. 

4- کر- نیومان

هم باردارد و هم چرخش ، ساختارش شبیه ساختار سیاهچاله کر است. می‌توان از آن  انرژی استخراج کرد. یک تکنیگی حلقه‌ای دارد به نظر پژوهشگران چهارنوع سیاهچاله همچنانکه ذکر شد می تواند وجود داشته باشند.

مهمترین موضوع در باب سیاه چاله آنست که ، بدانیم ماده در داخل سیاهچاله‌ای که حاصل آمده است در نهایت به چه  سرنوشتی دچار می شود؟ اختر فیزیکدانان می‌گویند اگر مقداری ماده به داخل حفره سیاه از قبیل آنچه که از یک ستاره وزین مرده بجای مانده بیندازید، نتیجه نهایی همواره الزاماً یک چیز خواهد بود و تنها جرم ، بار الکتریکی و اندازه حرکت زاویه ای که جسم با خود حمل می کند باقی خواهند ماند.  

 اما اگر کل جهان به داخل حفره سیاه خود بیفتد، یعنی به شکل سیاهچاله در آید، دیگر حتی جرم ، بار الکتریکی و اندازه حرکت زاویه ای نیز ناپدید می گردند.

نظرات 1 + ارسال نظر
poorya جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 00:14 http://purval.blogfa.com

vaghean jaleb bood

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد